سلامی از ته دل

پیشه ام معلمّی است،

ایران را دوست دارم، به مردم دنیا عشق می ورزم

و زندگی را یک موهبت و زندگی کردن را هنر میدانم.

۲ مطلب در اسفند ۱۳۹۸ ثبت شده است

وقوع مشکلات در دنیای این روزهای آدم ها با وجود پیشرفت های زیاد از نظر علمی می تواند یک یادآوری و هشدار باشد. اینکه بشر چقدر در برابر قدرت بی نهایت خدا ضعیف است. خدا می خواهد با بندگانش حرف بزند و به آنها بفهماند که اینقدر مغرور علم محدود خود نباشید. به راستی در دنیای امروز که 14 قرن از ظهور اسلام می گذرد چرا باید مردمانی وجود داشته باشند که چیزهایی می خورند که از نظر اسلام ممنوع و از نظر بهداشتی نیز مضر است؟! خدا در قرآن به بندگانش فرموده که به هرآنچه می خورید نگاه کنید و رعایت این امر مهم منجر به سلامت جسم و روح می شود. رعایت نکردن این مسئله منجر به بروز بیماری های جدید با میزان شیوع بالا است که می تواند افراد زیادی را در کشورهای مختلف دنیا مبتلا کند. نژادپرستان دنیا که خود را سردمداران آن می دانند و با اسلام و آموزه های آن مخالف هستند و نمی گذارند پیام اسلام به بشر تشنه ی اخلاق برسد مسئول بروز این بیماری ها هستند. نژادپرستی یعنی همه بشریت هم از بین برود مهم نیست،فقط یک نژاد در عالم باشد. بدتر از همه اینکه وقتی بیماری مانند کرونا در جامعه شیوع می یابد هنوز خیلی ها به فکر خودشان هستند، به فکر جیب هایشان، به فکر خودخواهی هایشان و در این اوضاع به احتکار و گرانفروشی می پردازند. در واقع، این افراد یک لحظه نمی اندیشند که خودشان ممکن است به این بیماری مبتلا شوند و چقدر از قدرت خدا غافل اند که آنها را در امن ترین مکان ها هم که باشند می تواند به یکباره از بین ببرد؟ برخی دیگر هم که شایع پراکنی می کنند و در اشاعه ویروس ترس می کوشند. این رفتارها  به دور از مسلمانی و انسانیت است.

چرا برخی از مردم ما اینگونه شدند؟ الگوهای ذهنی مردم به یکباره تغییر نمی کند. دشمنان اسلام و ایران سال ها است روی این مسائل کار می کنند. آنها می خواهند ما هوای همدیگر را نداشته باشیم. وقتی هوای همدیگر را نداشته باشیم و مطابق رضای خدا عمل نکنیم، به شیوع ویروسی سخت تر و بحرانی تر از ویروس کرونا کمک کرده ایم: ویروس بی مهری و خودخواهی که به دور از مرام ایرانی است و ایران را از هم می پاشاند. کرونا یک تلنگر است، هوای همدیگر را داشته باشیم و از قدرت بی نهایت خدا و اراده او غافل نشویم. همه مشکلات با توکل بر خدا حل می شود.

پویا کریمی
۰۷ اسفند ۹۸ ، ۰۹:۴۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

خدا از اشتباه بندگانش می ­گذرد و کسانی را که از اشتباه دیگران می­ گذرند دوست دارد.

مسیر زندگی همیشه دارای فراز و نشیب است. مسئله مهم مدیریت کردن اتفاق­ هایی است که در زندگی رخ می دهد. یک وقت­ هایی در زندگی اتفاق ­هایی می ­افتد که در نگاه اول خیلی سخت و ناراحت کننده است، اما با نگاه درست به آن می­توان با توکل بر خدا راه حل درست را انتخاب کرد و از تصمیم­ های اشتباه جلوگیری نمود. بدون اراده­ ی خدا هیچ برگی از درخت نمی ­افتد. اگر باور داشته باشیم که در همه امور زندگی اراده ­ی خدا حاکم است و قضا و قدر الهی و آنچه که برای بندگانش می­ خواهد قابل تغییر دادن نیست مگر اینکه خود آنها آنرا تغییر دهند، بهتر
می ­توانیم به همه اتفاق ­های زندگی نگاه کنیم. به ویژه زمانی که مسیر زندگی به سمتی می­ رود که احساس
می­ کنیم شرایط خیلی بحرانی شده و چاره ­ای وجود ندارد.

در بروز اتفاق­ های زندگی خود آدم­ ها سهیم هستند و خداوند برای هیچ یک از بندگانش بد نمی­ خواهد. گاهی بروز این اتفاق­ها یک نشانه است و خدا می­ خواهد از این طریق با بندگانش حرف بزند. می­ خواهد بنده ­اش را متوجه اشتباه یا اشتباهاتش کند. می­ خواهد به او بگوید که به زندگی با عینک دیگری نگاه کن. از من فاصله نگیر، آنگونه که شایسته بنده بودنم است رفتار کن. در این میان شیطان همواره در کمین است و آدمی را از شنیدن و درک این پیام خداوندی دور می ­کند: او را سرگردان و حیران می­ کند، خشمگینش می­ کند، کاری می­ کند که با عجله تصمیم بگیرد، با ناراحتی سخن بگوید و مأیوس شود که دیگر چاره ­ای وجود ندارد.

اتفاق­ های زندگی مربوط به آدم­ هاست. اعضای یک خانواده، زن و شوهر، فرزندان، دوستان، اقوام، همسایه­ ها، همکاران و ... .

گاهی فرزند انسان به مسیر خطا می ­رود. اگر او را نفرین کرده و از خودش براند، به او و خودش کمکی نمی­ کند، ولی اگر مانند خدا که بنده ­اش را می­ بخشد فرزندش را ببخشد و خطایش را نادیده بگیرد و از خدا که
ستار العیوب است کمک بخواهد و با خدا معامله کند، خدا مسیر درست را به او نشان می­دهد. اگر آدمی مأیوس شود که او دیگر به مسیر درست برنمی­ گردد، در واقع آنگونه که خدا می­ خواهد به مسأله نگاه نکرده است، چون از لطف و عنایت خدا غافل شده، دست به دعا بر نداشته و از خدا برای حل مشکل فرزندش کمک نخواسته است.

شجاع­ترین آدم­ ها کسانی هستند که می­ بخشند. اگر فرزندمان، همسرمان، دوستمان و ... کاری انجام داد که باعث رنجش خاطرمان شد و از او ناراحت شدیم، از او فاصله نگیریم. اگر خطایی انجام داد به یاد بیاوریم که انسان ممکن الخطا است و بزرگترین شخصیت­های تاریخ هم به جز امامان معصوم علیهم السلام دچار خطا شده­ اند و هیچ کس کامل نیست. این یک نشانه است. یک امتحان است. خدا می­ خواهد عیار ما انسان­ها را بسنجد. آدمی هر خطایی انجام بدهد، اگر توبه کند خدا او را می ­بخشد و به او می­گوید مرا بخوان تا اجابتت کنم مگر ناامید شدن از رحمتش را که از این گناه نمی­ گذرد. خدا در این امتحان ­ها می ­خواهد ما را متوجه همدیگر کند، به ما بگوید هوای همدیگر را بیشتر داشته باشید، از هم غافل نشوید و اگر نسبت به رفتار همدیگر نقدی دارید به یکدیگر بگوئید، اما به شیوه­ ای درست خواسته­ هایتان را مطرح کنید. به عنوان مثال، اگر دوستمان خطایی کرد و یا احتمال می­ دهیم که مرتکب خطایی شده از او فاصله نگیریم. با او حرف بزنیم و به او بفهمانیم که دوستش داریم و به همین دلیل است که نگرانش هستیم. دوستمان هم ممکن است در ابتدا این مسئله را درک نکند، اما به مرور زمان وقتی عیار دوست داشتن ما برایش مشخص شود، از ما فاصله نمی­ گیرد.

در روانشناسی زن­ها این مسئله به اثبات رسیده که وقتی یک زن اشتباهی انجام می ­دهد، پذیرش اشتباه برایش سخت است و اگر طرف مقابل او کوتاه نیاید مسئله بحرانی می­ شود. در مقابل، زن­ها تشنه­ ی محبت هستند
و لجبازی­های کودکانه آنها یک نشانه است. آنها توجه می­ خواهند، توجه خاص نه فقط در تأمین مایحتاج زندگی، بلکه دوست دارند فقط با آنها صحبت شود، گفتگوهایی که طعم صمیمیت می­ دهد و در آن امر و نهی در کار نیست. در این فضا می­توان با بیانی درست از او خواست که در مسائلی که مورد نقد شماست به گونه­ ای دیگر عمل کند. او در این فضای صمیمانه درک خواهد کرد که هر آنچه شما به او می­ گوئید به خاطر این است که دوستش دارید. محبّت معجزه می­کند، اما امر و نهی و یا حتی لحنی که او محبت را احساس نکند کار را خراب­تر می­کند. با خدا معامله کنید و به خاطر خدا چشم ­هایتان را ببندید، کمی صبوری می­ خواهد. مسیر درست را با عینکی که خدا دوست دارد بر چشمانتان باشد آغاز کنید. هوای همدیگر را داشته باشیم چون خدا هوای بندگانش را دارد. کسی که لوطی است، می ­بخشد و در زندگی با مرام و با معرفت است. لازم نیست کسی این مسئله را به جز خدا بداند. به زن­ ها باید آنقدر محبت کرد که همچون یک کبوتر به دور حرم شما پرواز کنند. این محبت هزینه زیادی ندارد، باید کمی وقت گذاشت، فقط برای زن، جدا از وقتی که برای فرزندان و کار می­ گذارید.

 

به مرد­ها هم باید احترام گذاشت، به مردانگی آنها، به شخصیّتشان. برای یک مرد هیچ چیز بهتر از احترامی که همسر و فرزندانش به او می­گذارند نیست. این احترام گذاشتن باعث می شود که دیگران هم به او احترام بگذارند. هیچ چیز در این دنیا ارزش ندارد که به خاطر آن محبّت بین زن و مرد کمرنگ شود. درباره همه چیزهایی که این محبّت را کمرنگ می کند در فضایی صمیمی صحبت کنید و آنها را به مرور زمان ترک کنید.

هر مشکلی چاره ای دارد. مراقب شیطان و یارانش باشید.

 

پویا کریمی
۰۴ اسفند ۹۸ ، ۱۳:۰۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر