سلامی از ته دل

پیشه ام معلمّی است،

ایران را دوست دارم، به مردم دنیا عشق می ورزم

و زندگی را یک موهبت و زندگی کردن را هنر میدانم.

                                                                                       برای سردار دل ها حاج قاسم سلیمانی 

واسه جدا کردن دستای تو از تن

همه نا­اهلای دنیا نقشه کشیدن

تو نبرد تن به تن حریفت نشدن

نامردا از پشت بهت تیزی زدن

کسائیکه خون پاک تو رو ریختن

قلب صاف تو رو نمی­ شناختن

از حالا تا همیشه کابوس می­ بینن

اونائیکه سردارمونو از ما گرفتن

با مرام ساده­ زیست، عاشق وطن

واسه انتقام خونِت همه هم صدا شدن

تو الگویی، یک دنیا دل هوادارتن

همه فراری­ ها سربازت می­ شن

انگشتر عقیقت رو دیگه از یاد نمی ­برن

بچه ­هایی که با دستات نوازش می­ شدن

 

دورد خدا بر روح پاک همه شهدا

پویا کریمی
۱۴ دی ۹۸ ، ۰۹:۲۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سر گرمی مردم از طریق رسانه، اخبار و روزنامه ها و تصویب قانون های نادرست نه تنها حکایت این روزهای جامعه ما است بلکه سالها است که مردم ما اینگونه سرگرم شده اند.

زمانی با اخبار فوتبال اندر احوالات فلان مربی خارجی یا بازیکن فوتبال که میلیاردها تومان پول دریافت کرده و قهر کرده و رفته! و حالا مسئولین ما هواپیما می فرستند تا بیاید یا خودشان به دنبال او می روند!

زمانی با چند برابر شدن قیمت مسکن و خودرو توسط دلالان!

زمانی با نرخ ارز و طلا!

 زمانی با قیمت بنزین!

زمانی با قیمت گوشت!

زمانی با قیمت مرغ!

زمانی با قیمت رب!

زمانی با سلبریتی های دو ملیتی!

زمانی با مسئولین دو ملیتی!

و این روزها با فضای مجازی و گوشی های لمسی!

 

مردم اگر با این چیزها سرگرم شوند و درگیر مسائل اقتصادی و فراهم نمودن حداقل های زندگی باشند، دیگر به چیزهای خوب نمی توانند فکر کنند:

به دیدن تئاتر، به دیدن فیلم خوب، به مطالعه، به تحقیق درباره تاریخ، ادبیات، علوم، هنر، اخلاق و هر آنچه که انسان را به اخلاق و حفظ و گرامیداشت آن نزدیک می کند.

 

مگر کسانی از مردم که به این امر آگاهند و سرگرم این جیزها نمی شوند.

 

 

 

 

 

 

 

پویا کریمی
۰۵ دی ۹۸ ، ۱۵:۰۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

غرب زدگی و دل بستن به غرب سال ها است که در بین برخی مسئولین کشور ما وجود دارد. این مسئولین
نمی دانند که چه رسالت سنگینی بر شانه هایشان نهاده شده و باید پاسخگو باشند. این جماعت غرب زده، افراد زیادی از مردم کشور را از خوبی ها دور کرده اند: با سیاست های اشتباه در نظام آموزش و پرورش، کنکور، آموزش عالی، رسانه، فضای مجازی، تبلیغات، سینما، بازار، اقتصاد، واردات و صادرات و صدها مورد دیگر
.

خوبان و نیکان را با ترور شخصیت و شایعه پراکنی به کنار زدن و نالایقان و سست اراده ها را به روی کار آوردن، حکایتی است که تاریخ به وجود آن در مقاطع زمانی مختلف در کشورمان گواهی می دهد.

ما اگر در جایی خوب عمل کرده ایم این چیزی نبوده جز توکل بر خدا و توجه به همه سرمایه های خودمان: به جوان ها و اعتماد کردن به آنها، به نداشتن هایی که ما را به حرکت واداشت، به زیر بار زور نرفتن ها، به فرهنگ ایرانی و اسلامی احترام گذاشتن ها، به غیرت و حیا داشتن ها، به خیانت نکردن و جاه طلب نبودن ها، به ساده زیستن ها و ... و به دوست داشتن ها. وقتی حواسمان به همدیگر بوده و خودخواه نبوده ایم برای کسب درآمدهای آنچنانی به هر قیمتی و مال حرام خوردن.

بله جماعت مسئول، یادتان باشد شما خیلی از مردم ما را گمراه کردید، با فکرهای نادرستتان، با نیت های ناخیرتان، با وابستگی و دلبستگی تان به وعده های بیگانگان، با تصمیم های اشتباه، با دزدی و دلالی و خروج سرمایه ها از کشور، با دو ملیتی شدن هایتان، با عکس سلفی گرفتن هایتان با زنان بیگانه. شما دلالان را گرامی داشتید و عالمان و نخبگان را نادیده گرفتید.

به کجا چنین شتابان؟

روز حسرت وعده ای حتمی است.

 

پویا کریمی
۱۰ مهر ۹۸ ، ۰۸:۵۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

نسل جوان سرمایه های یک جامعه اند و خیلی مهم است که بدانیم جوانانمان به چه می اندیشند و چگونه فکر می کنند. شکل گیری ایدئولوژی فکری هر فرد تابع عوامل مختلفی است که از جمله آن می توان به محیط خانواده، دوستان و آشنایان اشاره کرد. بعلاوه، سیاست های حاکم بر نظام آموزش و پرورش و دانشگاه نیز در شکل گیری خط مشی فکری افراد تأثیر بسزایی دارد. در کنار همه این عوامل آنچه امروزه بر نوع نگاه همه اقشار جامعه به مسائل خیلی تأثیر گذار بوده نقش رسانه، اینترنت و فضاهای مجازی است. با کمی دقّت متوجّه می شویم که متأسفانه در دهه های اخیر رسانه تلاش کرده که مصرف گرایی را ترویج دهد و روحیه کار و تلاش برای رسیدن به هدف را نیز در خیلی از افراد تضعیف کرده است.

در مورد اینترنت و فضای مجازی هم البته بحث بسیار است. واقعیت این است که جامعه ایران زمانی که به این ابزارها دسترسی نداشت از نظر اخلاقی در وضعیت بسیار بهتری بسر می برد. به جای استفاده مفید هر شخص بنا به نوع کاری که انجام می­دهد در حوزه علمی، آموزشی، تجاری و .... ، بیشتر مردم از این ابزارها سوء استفاده می کنند. در واقع، این فضاها ابزاری شده است برای وقت گذرانی، دانلود فیلم و موسیقی بدون رعایت حقوق صاحبان آثار، آلوده شده فکر، جسم و روح، سرک کشیدن به حریم شخصی افراد، شایعه پراکنی، ترویج مد و فرهنگ غیر ایرانی و اسلامی، تبلیغات منفی، ترور شخصیّت و هزاران آلودگی اخلاقی و فرهنگی. خوب با کمی تأمّل یک شخص آگاه نباید بیاندیشد که چرا باید این ابزارها در اختیارمان باشد؟ اگر نباشد مگر چه چیزی را از دست می دهیم؟ آیا از دنیا عقب می مانیم؟ یا به گذشته بنگریم و از بزرگترها بپرسیم: زمانیکه این ابزارها نبود، زندگی ها بهتر نبود؟ آیا این بی اخلاقی­ها وجود داشت؟

پاسخی که خیلی از مسئولین می دهند و خیلی از مردم هم باور می کنند این است که دنیا عوض شده و ما هم باید با دنیای جدید خودمان را هماهنگ کنیم. امّا حقیقت اینست که این ابزارها با هدف خشکاندن پایه های فکری و اعتقادی همه اقشار جامعه ایران و کشورهای مسلمان خاورمیانه طراّحی شده است. نسلی که فکر نکند و فکرش در جهت خواسته های دشمنان ایران و اسلام تغییر داده شود، به مرور زمان همه چیزش به تاراج می رود: غیرتش، دینش، هویتش. این ابزارها همان بمب افکن ها و سلاح های جنگ نرم اند که هر روز به جوانان زیادی در جامعه ایران آسیب وارد می کنند. بنابراین، پاسخ مسئولین به این مسأله نه از روی نیّت خیر برای مردم، بلکه یک خیانت است. اگر مسئولین ما این ابزارها را بدون محدودیّت سنی و نوع استفاده اشخاص بطور آزادانه در اختیار مردم نگذارند، مردم و جوانانمان طور دیگری می اندیشند. این حق فرزندانمان است که در مدارس، دانشگاه ها و جامعه به یک اینترنت امن دسترسی داشته باشند و نه به اینترنت و فضای مجازی که در آن همه نوع فسادی دیده می شود.

دنیایی را تصوّر کنید بدون جنگ نرم! هر جنگی یک روز خاتمه می یابد، امّا جنگ نرم علیه ما سال ها است که شروع شده است و ادامه دارد. برای اینکه در این نبرد نابرابر پیروز باشیم باید بپا­خیزیم و نه بگوئیم به هر تکنولوژی واردتاتی که سودی برای ما ندارد و فقط یک بمب افکن یا سلاح دشمن در جنگ نرم است. باید از هر ابزاری فقط در جهت درست و مفید و آنهم در حد رفع نیازهای کاری، علمی و تجاری استفاده کنیم و چه اشکال دارد که این ابزار حتّی با کمی ایراد در ابتدای شروع به کارش ایرانی باشد؟ حتّی اگر سال ها گذشت و مسئولینمان ابزارهای امن و خوب در اختیارمان نگذاشتند، نباید در این نبرد نابرابر عقب بنشینیم. باید اعتنا نکرد به هر آنچه که دشمن در این جنگ در اختیار خودمان قرار می دهد تا ریشه های فکر و اندیشه، اخلاق و غیرت و انسانیّت را در بین ما بخشکاند. ما در این جنگ نباید با سلاحی که دشمن در اختیارمان قرار داده همدیگر را نابود کنیم! این مسأله شایسته مردم ایران نیست، به دور از غیرت ایرانی است. چاقوهای ضامن دارمان را در بیاوریم! این چاقوها همان قلم و اندیشه ماست که با مطالعه هر روز پربارتر می­ شود. این سلاح به مراتب کاری تر از جنگنده ­های دشمن در جنگ نرم است. چقدر خوب است که در باب اسلام راستین و  قرآن مطالعه کنیم، زیرا می توانیم هم خودمان با این معارف ارزشمند آشنا شویم و هم مردم دنیا را با چهره واقعی اسلام آشنا کنیم.


پویا کریمی
۱۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

یک زن غیر مسلمان وقتی به کشورهای اسلامی سفر می کند پوششی بر سر می گذارد، با آنکه از حجاب چیزی نمی داند، امّا برخی از زنان ایرانی وقتی به کشورهای دیگر می روند، با وجود اینکه در یک کشور اسلامی زندگی کرده اند، بی حجاب می شوند. مطلب عجیب تر اینست که این کار برای آنان خیلی خوشایند است و آنرا آزادی می دانند. اگر یک فرد ناآگاه این کار را انجام دهد، شاید بتوان گفت او نمی داند، امّا واقعیّت این است که برخی از بازیگران، پزشکان و افراد تحصیل کرده جامعه ایران این کار را انجام می دهند! 

 

 

امّا چرا؟ برای دیده شدن؟ برای آزادی؟ برای همرنگ شدن با دیگران؟ و یا از ترس از دست دادن جایگاه و اینکه دیگران با آنها ارتباط برقرار نکنند؟

ازطرفی، درداخل ایران نیز این بی حجاب بودن هر روز بیشتر و بیشتر می شود: در کوچه و خیابان، در خودروها، در پارتی ها و امروزه در روستاها. 

 

 

همه این ها نشان می دهد که یک ناآگاهی درباره حقیقت اسلام وجود دارد و پیام های انسان ساز اسلام فراموش شده است. این همان چیزی است که دشمنان ما می خواهند. در واقع، آنها می خواهند که زنان ما بی حجاب باشند تا زمینه ارتکاب گناه در مردان بیشتر شود و غیرت نیز که ویژگی شاخص مردان ایرانی است از بین برود. با کمی دقّت متوجّه می شویم که آنها تا اندازه زیادی به این هدفشان رسیده اند. رسیدن به این هدف برنامه ریزی شده بوده و آنها از طریق شبکه های ماهواره ای، فضای مجازی، اینترنت و ... بطور نرم نرم مسیر فکر و اعتقاد مردم و نیز خیلی از مسئولین ما را آنطور که خودشان می خواهند تغییر داده اند. آنها برای رسیدن به اهدافشان و دور کردن مردم از اسلام و اخلاق هزینه می کنند و هر روز با کمک گرفتن از نخبگانشان نقشه های جدیدتری را طراحی می کنند.

با این همه نباید فراموش کنیم که:

 اسلام به معنای تسلیم بودن در برابر اوامر الهی است.

درست است که خدا به نیّت و قلب بنده ­اش آگاه است، امّا نباید هر شخص درباره آنچه که خدا فرموده مطابق خواست خودش عمل کرده و تفسیر به رأی کند. البته، این را هم باید خاطر نشان کرد که نه در مدرسه، نه در دانشگاه و نه در حوزه آنگونه که باید درباره حقیقت دین اسلام صحبت نمی شود. در اجتماع هم بی عدالتی، اختلاس، احتکار، ربا، رشوه، دزدی و فساد وجود دارد. بهترین راه امّا برای درک حقیقت اسلام، مطالعه و بهره گرفتن از درس بزرگان دین و معرفت است. مطالعه آن چیزی است که جامعه ایران با آن بیگانه شده است. البته باید کتاب های خوب را خواند و گرنه کتابی که خوب نباشد مسیر فکری فرد را منحرف می کند و نفوذ و تأثیرگذاری های نادرست خیلی وقت ها از طریق برخی کتاب ها و آثار سینمایی و حتّی سوء استفاده از هنر است که البته به ظاهر هنر نامیده شده ولی در واقع هنر نیست.

واقعیت این است که آنقدر حقایق اسلام برای بیشتر مردم پنهان و پوشیده مانده و از اسلام به چیزی جز اعمال ظاهری پرداخته نشده که روح این تعالیم و آثارش در زندگی فردی و اجتماعی به فراموشی سپرده شده است. اینکه این دین آسمانی تا چه اندازه تعهد آور و انسان ساز است مسأله خیلی مهمی است که باید به آن توجّه شود.

 

 

به امید آنکه هر انسانی آنقدر نسبت به حقیقت دین اسلام آگاه شود، که به هر آنچه برخلاف دستورات خدا ، انبیاء و اولیای خداست اعتنایی نکند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پویا کریمی
۱۱ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۴۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سال ها می گذرد، روزها نیز از پی هم می آیند و می روند. هر روز کودکان زیادی در کشورهای مسلمان دنیا به سوء تغذیه دچار می شوند و عده ای نیز می میرند و یا به خاطر جنگ و بحران در خاورمیانه شهید می شوند: در آغوش مادرانشان، در کوچه ها به هنگام بازی، در مدرسه و یا در شبیخون زدن های دشمن. این دشمن یا بیگانه است و یا مسلمانی که از بیگانه هم بدتر شده است. چرا یک کشور مسلمان بر سر مردم کشور مسلمان دیگر بمب می اندازد؟ چراهای بسیاری وجود دارد که ناراحت کننده است. امّا، آنچه مهم تر است آگاهی نسبت به علت ایجاد چنین مسائلی است. در واقع، مسلمان ها آنقدر از هم دور نگه داشته شده اند و وحدت و انسجام آنها با شیوه های مختلف مورد هجوم واقع شده که سال ها است که هر کشور بیگانه ای به خود اجازه می دهد که به مقدسات آنها و یا عقاید و باورهایشان اهانت کند. ریشه این مسئله به ناآگاهی برخی کشورهای مسلمان خلیج نشین بر می گردد که تمام امکانات مادی و معنوی شان را در خدمت دشمنان اسلام و مسلمین قرار داده اند. چرا؟ چون فکر می کنند همین که نفت داشته باشی کافی است و با پول نفت و بدون زحمت می توانی همه چیز داشته باشی: سلاح، بمب افکن، جنگنده، رفاه و تکنولوژی. در مقابل، به این فکر نمی کنند که همه این چیزها را خودشان ندارند بلکه به آنها می دهند و کشورشان هر روز وابسته تر می شود و به بیان بیگانگان گاو شیردهی می شود که برایشان شیر تولید می کند. ذلّت از این بالاتر؟ و این طرز فکری است که به کشور ما نیز تزریق شده است؟ یعنی مردم آنقدر تحت فشار قرار بگیرند (آن هم توسط خودی ها که همان دلالان، اختلاس گران، محتکران و دزدان هستند) که به این ذلّت تن در دهند. دشمنان ما از وحدت و انسجام مسلمانان هراس دارند، چون می دانند که اگر تمام مسلمانان دنیا متحد شوند دیگر آنها به اهدافشان نمی رسند: نمی توانند نفت و دارایی های مسلمانان را به غارت ببرند، نمی توانند آنها را از همه جهت به خود وابسته کنند و بازارشان کساد می شود.


واضح است که مؤثرترین و بهترین کار این است که همه مسلمانان جهان از هر مذهب و فرقه ای که هستند با یکدیگر متّحد شوند و یک تمدن اسلامی شکل بگیرد. این تمدن اسلامی می تواند آنقدر مهم و کارآمد باشد که مسلمان ها در روابط اقتصادی شان پول واحدی به غیر از دلار استفاده کنند، در حوزه علم و تکنولوژی خودکفا شوند و آنرا به دیگر نقاط دنیا صادر کنند، خودشان منابع و مواد اولیه طبیعی در دسترسشان را به مواد مفید و با ارزش افزوده بالا تبدیل کنند و وابستگی به دیگر کشورها را حذف کنند، آنقدر پشت هم ایستاده باشند که هیچ کشوری به خود اجازه ندهد به خاک و ناموس مسلمانان تجاوز کند و کودکانشان را از بازی های کودکانه محروم کند.


با امید به آگاه شدن همه مسلمانان جهان به این مسأله و همکاری و مشارکت همه برای رسیدن به چنین تمدن اسلامی.

پویا کریمی
۰۷ فروردين ۹۸ ، ۱۱:۱۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

تلفن های همراه، 

پیام های کوتاه، 

درآمدهای میلیاردی 

به کام عده ای خاص

 از جیب مردم ما

جایزه های عالی.


این است یکی از آن چیزهایی که در جامعه ما رونق گرفته و رسانه، مسئولان و دیگر دست اندر کاران نیز از آن خوشحالند و هر روز بیشتر و بیشتر می شود! چرا؟ چون برایشان سود دارد!

این در حالی است که این پول ها می تواند به جای اینکه در جیب عده ای خاص برود، در جهت تولید و فراهم نمودن رفاه برای مردم هزینه شود و یا از مردم خواسته شود که همین پول ها را به دولت بدهند تا آنها را در امور مهم تولیدی و رونق گرفتن صنایع و استقلال کشور در حوزه های مختلف اقتصادی و صنعتی سهیم کند.

اینکه مسئولین ما به مشارکت مردم در امور تولیدی و صنعتی ذکر شده اهمیت نمی دهند یک مسئله است. اما، این خود ما هستیم که باید مطالبه گر باشیم و به ایجاد بازار پیامک فرستادن در رسانه واکنش نشان دهیم. حداقل کاری که باید انجام داد نه گفتن به ورود به چنین پیامک بازی هایی است.

عجیب است که بخش زیادی از مردم جامعه در زیر فشار اقتصادی هستند، اما مسئولین ما به جای کم کردن این فشارها از طریق مساعدت گرفتن از خود مردم با سهیم کردنشان در صنایع، آنها را سرگرم پیامک بازی می کنند. این به دور از انصاف و مسلمانی است که خیلی ها در این اوضاع نابسامان اقتصادی عید ندارند و عده ای خاص که باید وکیل و مدافع حقوق مردم باشند، به فکر منافع خودشان هستند و سرمایه های کشور را به تاراج می برند.



پویا کریمی
۲۹ اسفند ۹۷ ، ۱۶:۳۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

با کمی دقت در وضعیت اقتصادی جامعه ایران متوجه می شویم که این خودمان هستیم که  در بالا رفتن و بالا ماندن قیمت خیلی از کالاها، مسکن و خودرو سهیم هستیم. درست است که سیاست های نادرست در خیلی از حوزه ها مردم را به این سمت هدایت می کند، اما این خود ما هستیم که باید در جامعه رعایت انصاف را از یاد نبریم و به خریدن آنچه که قیمت منصفانه ای ندارد اقدام نکنیم.  اما درست برعکس است، زیرا قیمت ها هرچه بالاتر می رود مردم بدون اینکه متوجه باشند برای خرید کردن حریص تر می شوند. مردم در جریان یک رودخانه وارد شده اند و هرجا برود با آن می روند. اما باید همّت کرد. همه باید نه بگویند تا انصاف از یاد رفته به جامعه برگردد. تا آنکه منصف نیست بداند که این رسم مسلمانی و انسانیت نیست. نباید بگوییم بد است که چون آجیل گران شده نخریم به این خاطر که دیگران به ما چه خواهند گفت. باید افرادی از جامعه که تمکن مالی خوبی دارند همت کنند و به خریدن به عنوان مثال آجیل گران قیمت نه بگویند تا این کار یک فرهنگ شود. با این کار نشان می دهند که حواسشان به قشر کم درآمد جامعه هم هست و این یعنی همان مسلمانی و انسانیت. ما مردم خوبی هستیم، نباید وارد جریان هر رودخانه ای شویم. باید به همدیگر خوبی ها را یادآوری کنیم و دستانمان را زنجیروار به همدیگر گره بزنیم. ما می توانیم.

پویا کریمی
۱۰ اسفند ۹۷ ، ۱۴:۴۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سال هاست که سبک زندگی بیشتر مردم ایران بدون آنکه متوجه باشند از جای دیگری کنترل می شده و اکنون تغییر کرده است. دشمنان ما با استفاده از عنصر نفوذ در خیلی از افراد داخل کشور که در موقعیت های کلیدی فعالیت می کنند سبک زندگی غیر ایرانی و غربی را ترویج می داده و می دهند. رسانه های داخلی نیز با الگو گرفتن از غرب، مصرف گرایی و سبک زندگی غیر ایرانی را ترویج می دهند.  هر چه بیشتر شارژ بگیری جایزه می گیری! هرچه بیشتر لباس کثیف کنی پودر لباسشویی بیشتری می خری و جایزه می گیری! هرچه بیشتر رب و مواد غذایی بگیری پیامک می فرستی و جایزه می گیری! و همه این کارها به نوعی مردم ما را به احتکار خانگی اجناس تشویق می کند و مردم در بالا بردن نرخ تورم سهیم می شوند، بدون آنکه به این مطلب فکر کنند. این تغییر سبک زندگی فقط به مواد مصرفی محدود نمی شود بلکه ابعاد گسترده تری دارد و آموزش و پرورش و دانشگاه های ما را نیز هدف قرار داده است. در واقع خط فکری فرزندان و جوانان کشور از همان ابتدا باید مطابق خواست آنها شکل بگیرد و وقتی شکل گرفت اصلاح آن غیر ممکن یا خیلی دشوار می شود. در این طرز فکر و شیوه زندگی هر کس به فکر منافع خودش است و تعالیم اسلام و نوعدوستی جایگاهی ندارد. این به معنای ساده همان ترویج سکولاریسم در ایران است. مطلب ناراحت کننده این است که خیلی از نخبگان و خواص ما نیز این طرز فکر را پذیرفته اند و آنرا نوعی امروزی بودن و حرکت در جهت دنیای بدون مرز می دانند و نمی دانند که دشمنان ما می خواهند دین، هویت و زبانمان را از ما بگیرند!


اما راهکار چیست؟


مردم فهیم و آگاه ما باید هشیار باشند و دیگران را آگاه کنند. باید به فرزندان و نسل های جدید و جوانانمان ماهیت دشمنان ایران و اسلام را معرفی کنند. این دشمنان هم عناصر نفوذی داخلی هستند و هم بیگانگانی که دشمنی دیرینه با ایران و اسلام دارند.



پویا کریمی
۰۲ اسفند ۹۷ ، ۱۰:۴۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
در تعالیم دین مبین اسلام به استفاده درست از نعمت هایی که خدا در اختیار انسان قرار داده تأکید شده و از اسراف کردن نهی شده است. در واقع، دین اسلام می خواهد از این طریق تعادل در جامعه بر قرار شود و بین قشرهای مختلف مردم فاصله ایجاد نشود. اگر به این دستور عمل نشود نتیجه آن ایجاد فقر و فساد است، زیرا افرادی از جامعه که دارا هستند به افراد نیازمند توجه نمی‌کنند و زیادی مالشان را نمی بخشند. بنابراین، این دارایی­ها یا انباشته می شود و در جهت تولید، اشتغال زایی و امور عام‌المنفعه به مصرف نمی رسد و یا صرف امور غیر ضروری می شود. به عنوان مثال، در جامعه افرادی هستند که میزان پولی که در ماه برای خرید آدامس هزینه می کنند بیشتر از پولی است که برخی از خانواده ها برای تهیه نان می پردازند و یا برای خرید نان به آن احتیاج دارند. مثال های دیگر هزینه هایی است که برای سگ ها و گربه ها می شود، آن هم نه با هدف توجه به حقوق حیوانات بلکه برای پز دادن و عکس گرفتن و کارهایی از این قبیل ... .

اما سؤال اینجاست که از چه زمانی این شیوه زندگی کردن رواج یافت؟

با نگاهی به شیوه زندگی مردم ایران در دوره های مختلف در می یابیم که ایرانیان قبل از اسلام و نیز بعد از ظهور اسلام مصرف گرا نبوده اند. در واقع، سیاست حاکم بر جامعه به گونه ای بوده که تلاش می شده یک رفاه نسبی برای عامه مردم وجود داشته باشد. البته زندگی مردم تا قبل از انقلاب صنعتی در اروپا بر پایه کشاورزی و دامپروری بوده است. به نظر می رسد که بعد از انقلاب صنعتی و با ورود تکنولوژی به زندگی بشر، مصرف گرایی به نوعی خواسته یا ناخواسته در زندگی افراد جامعه وارد شد. این درست مقارن با دوره قاجاریان در ایران است، همان زمانی که شکاف طبقاتی بزرگی بین مردم و نزدیکان و منسوبین به ایل قاجار ایجاد شده بود. ایرانیان تکنولوژی را از غرب وارد کردند، چیزهایی که تا پیش از آن ندیده بودند و شادمان بودند، غافل از اینکه همراه با تکنولوژی چیزهای نامرئی دیگری هم وارد کشور می شود. آنچه که نوید یک زندگی راحت و رفاه و آرامش را می داد، نتایجی را به دنبال داشت که هرگز نمی توان در تاریخ مردم ایرن و نیز جهان آنرا نادیده گرفت. بعد از قاجاریان، حکومت پهلوی هم این شیوه را به شدت ادامه داد. در هر دو دوره، علاوه بر تکنولوژی، لوازم مصرفی مردم جامعه که غربی ها برای تولید کردنشان برنامه ریزی کرده بودند نیز به ایران وارد می شد. این واردات در اختیار نزدیکان به حکومت بود. آنها هر روز ثروتمندتر می شدند، مردم جامعه مصرف گراتر و نیازمندان فقیرتر.

آن چیزهای نامرئی که به کشور وارد می شد چه بود؟

نوع اندیشیدن (که مهمترین آن است) و یا هرگز نیاندیشیدن (که هدف هم همین بود).

غربی ها می دانستند که با این شیوه به مرور زمان سبک زندگی کردن مردم ایران تغییر داده می شود. نوع پوشش، نوع غذا و نوشیدنی ها، آداب و معاشرت ها، فرهنگ ها، ارزش ها و تمام آنچه که مربوط به هویت ایرانی می شود باید تغییر کند. عامل دیگری که باید تغییر داده شود زبان مردم ایران است تا چیزی با هویت پارسی وجود نداشته باشد.

به تدریج شیوه زندگی کردن بخش زیادی از ایرانیان تغییر داده شد. در واقع، غرب با این شیوه نه تنها در ایران بلکه در تمام کشورهای دنیا به دنبال ایجاد بازار و پیدا کردن و یا به بیان بهتر پرورش مشتری است.

هرچه مردم مصرف گراتر شوند و از ارزش­ها فاصله بگیرند، غرب پولدارتر می شود. از طرف دیگر با رواج مصرف گرایی در جامعه و ایجاد شکاف طبقاتی و نیز ترویج فرهنگ سکولارسیم، فقیرها فقیرتر می شوند. دزدی، اعتیاد و فساد در جامعه بیشتر می شود. این هم به سود غرب است، زیرا که همیشه به فکر ایجاد مشتریان بیشتری برای مواد مخدر تولیدی خود است. لازم به ذکر است که این نگاه غرب به مردم دنیا، به ویژه ایرانیان و کشورهای خاورمیانه محدود به دوره های تاریخی که گفته شد نمی شود، بلکه همچنان ادامه دارد و چه بسا امروزه با شیوه های جدیدتر تلاش می شود که مردم این کشورها از ارزش هایشان فاصله بگیرند.

غربی ها اسلام را نشانه گرفته اند، چون می دانند که تعالیم اسلام در تضاد با اهداف آنها است. در اسلام، نژاد برتر و طبقه برتر وجود ندارد و کسی رئیس مردم دنیا نیست.

اما چه باید کرد تا همراه با تکنولوژی آن چیزهای نامرئی وارد کشور نشود؟

این نیازمند آگاهی دادن به مردم است و پیش از آن باید برای هر چیزی که فکر می کنیم ورودش به کشور می تواند مفید باشد باید پیوست فرهنگی نوشته شود. به زبان ساده، باید ببینیم ورود یک تکنولوژی مانند گوشی تلفن همراه چه مزایایی دارد؟ شیوه درست استفاده از آن کدام است؟ و شیوه نادرست آن چیست و نباید به آن عمل کرد؟

متأسفانه، به دلیل شیوع فرهنگ مصرف گرایی، عدم آگاهی برخی مسئولین، آگاهی برخی مسئولین و خیانت کردن آنها به مردم و جامعه، این پیوست فرهنگی نادیده گرفته می شود. چرا؟ زیرا یک عده محدود مجوز واردات این تکنولوژی را به کشور دارا هستند و هرچه بیشتر وارد شود برای آنان بهتر است. بنابراین، واضح است که نگاه بلند مدت غرب برای وابسته کردن کشورهای خاورمیانه و به ویژه ایرانیان به تکنولوژی ها و فناوری ها ادامه دارد. این به سود غرب است. از یک طرف، مشتریانی برای کالاها و تکنولوژی هایش در همه کشورها دارد و از طرف دیگر هویت، زبان و استقلال مردم دنیا را از بین می برد. در مورد مردم ایران و کشورهای مسلمان که نگاه ویژه تر است، چون آنها با اسلام دشمنی دارند و نمی خواهند اسلام در دنیا گسترش یابد، زیرا آموزه های اسلام در تعارض با اهداف و آرزوهای آنهاست.

با کمی دقت می بینیم که جوامع عوض می شوند، در یک زمان کیف انگلیسی به کشور وارد می شود و در یک زمان کلاه پهلوی و اکنون همه چیز: شبکه های ماهواره ای رایگان، سریال های ترکی، شخصیت های کارتونی که مروج شیطان پرستی و خیال بافی اند و با این کار خیانت، دزدی، ربا، رشوه، اختلاس، احتکار، دلالی و... بطور نرم نرم در ذهن اقشار مردم جامعه به شکل کارهایی خوب نمایش داده می شود. از طرف دیگر، غربی ها با شگردهای مختلف تلاش می کنند نظام آموزشی مدارس ما را نیز تحت کنترل درآورده و تغییر دهند. یعنی، نسل های مختلف جامعه را آنطور که می خواهند تربیت کنند.

برای مقابله با این حمله همه جانبه غرب به ایران و کشورهای خاورمیانه چه باید کرد؟

گام نخست آگاهی دادن به مردم است. این آگاهی دادن باید از طریق نظام آموزش و پرورش، نظام آموزش عالی، حوزه، رسانه، رادیو، کتاب، سینما، مساجد و ... انجام شود. مسئولین که به این مسئله آگاهند باید همت کنند و نه خیانت. اگر امروز شروع به این کار کنیم خیلی بهتر از فردا است. چون غرب همچنان خودش را مسلح تر می کند و ما نباید بی دفاع تسلیم باشیم.

گام بعدی این است که از افراد شناخته شده خواسته شود که کار فرهنگی انجام دهند و نه کارهایی که در جهت اهداف غرب است. این همه یک همت می خواهد، اگر مسئولین خیانت نکنند، اگر مافیا نباشد، اگر آگاه باشیم...

 


 

پویا کریمی
۱۰ دی ۹۷ ، ۱۰:۵۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر